کد مطلب:314435 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:185

فقط از عمق قلب گفتم: یا اباالفضل
نامه ی یكی از ارادتمندان اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم جناب آقای ابوالفضل برزگر معروف به نعمت اللهی به انتشارات مكتب الحسین علیه السلام:



[ صفحه 382]



محضر مقدس استاد گران قدر حضرت حجة الاسلام و المسلمین جناب مستطاب آقای حاج شیخ علی ربانی خلخالی دانشمند محترم سلام علیكم.

در تاریخ 10 / 1 / 78 شمسی از دوستی جلد اول و دوم كتاب چهره ی درخشان قمر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام را در مسجد جامع قرچك ورامین خریدم و از معجزات آن حضرت می خواندم.

به یادم آمد 23 سال قبل كه از روستای علی آباد قیصریه كه در جاده ورامین تقریبا ساعت 30 / 8 شب بود كه به ماشینی پیكان بار سوار شدم منزل برادرم كه در قرچك واقع است چشم حقیر در برابر ماشین خیلی ضعیف است وقتی كه در جاده ورامین به سمت قرچك می آمد پشت سر یك اتوبوس می آمدم كه نور ماشین های جلو مرا خسته نكند.

ماشین نامبرده سبقت گرفت و من هم پشت سر آن ماشین سبقت گرفتم. كه ناگهان دیدم كه ماشین روبه رویی با ماشین فاصله ای ندارد و من دیگر چیزی متوجه نشدم. فقط از عمق قلب گفتم: یا اباالفضل ماشین حقیر كه به سمت ورامین می آمد یك مرتبه ماشین سر به ته به طرف تهران شد. و به كرامت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام كنار جاده پارك و خاموش شد. و جالب این است كه حتی یك متر هم برای دور زدن برای ماشین من نبود.

حقیر چون ماه محرم و رمضان فرا می رسید. اهالی روستا را در مسجد جمع می كنم و با آن كه صدای خوبی ندارم برای اهل بیت علیهم السلام مدیحه سرایی و مرثیه خوانی می كنم.

در پایان از خداوند منان برای خدمتگزاران به اسلام و مسلمین آرزوی توفیق دارم. به امید پیروزی اسلام بر كفر جهانی.